«آزادسازی» قیمت‌ها، در برابر «افزایش» قیمت‌ها

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۱۸ بهمن ۱۳۸۹

با گذشت یک ماه از آغاز طرح هدفمندسازی یارانه‌ها، می‌توان گفت که این طرح شروع خوبی داشته است و به اهداف مورد نظر در مرحله نخست، دست یافته‌ایم، اما باید توجه داشت که هنوز در ابتدای راه هستیم و از این پس، توجه سیاست‌گذاران باید بر اهداف مورد نظر در مراحل بعدی متمرکز شود.
در این راستا، در این نوشتار به تبیین موضوع «آزادسازی» قیمت‌ها که به عنوان یک هدف اساسی، باید در مراحل بعدی اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها مورد توجه قرار گیرد، می‌پردازم.


تفاوت «آزادسازی» با «افزایش» قیمت‌ها
باید توجه داشته باشیم آن چیزی که تا به حال و در مرحله نخست طرح اجرا شده است، «افزایش» قیمت برخی از کالاها بوده است و نه «آزادسازی» قیمت آنها. بین این دو سیاست، تفاوت ماهوی و عمیقی وجود دارد و آن چیزی که در سیاست‌گذاری قیمتی کالاهای یارانه‌ای و حامل‌های انرژی، باید به عنوان هدف اصلی، مورد توجه باشد، «آزادسازی» قیمت‌ها است. آزادسازی قیمت یک کالا، به معنای واگذاری اختیار تعیین قیمت آن به بازار و عدم مداخله دولت در مکانیزم قیمت‌گذاری است. در زیر، به سه دلیل در مورد اهمیت آزاد‌سازی قیمت‌ها، اشاره می‌کنم:

ادامه نوشته

طرح تحوّل اقتصادی: کوله‌بار تجربه و گام‌های بی‌چراغ؟!

سابقه‌ی بحث‌های جدّی پیرامون ضرورت انجام اصلاحات ساختاری در نظام اقتصادی کشور، به زمان پایان جنگ تحمیلی و آغاز دوره‌ی بازسازی بر می‌گردد. در این برهه‌ی زمانی، اقتصاد ایران به علّت جهت‌گیری‌ها و سیاست‌‌های نادرست اقتصادی دولت در دوره‌ي جنگ، یکی از بحرانی‌ترین شرایط خود را در نیم‌قرن اخیر تجربه‌ می‌کرد.

هرچند که دولت‌مردان وقت، وجود «شرایط جنگی» را توجیهی برای سوق‌دادن اقتصاد ایران به دام اقتصاد دولتی و به ورشکستگی رساندن آن در پایان دوره‌ی مسؤولیت خود می‌دانند، با این وجود، به نظر می‌رسد که تصمیمات آنان ناشی از عدم درک اهمّیت بازار و کارکرد آن در تخصی بهینه‌ی منابع بوده است. شاهد این مدّعا، تکرار بسیاری از مواضع آن روز در شرایط امروز و ارائه‌ی تحلیل‌هایی از اقتصاد است که حتّی یک دانشجوی سال اول اقتصاد هم به سستی و بی‌پایگی آن‌ها واقف است. بنابراین، باید بپذیریم که علّت اتخاذ آن سیاست‌ها، «ناآکاهی» بوده است، نه اقتضائات «شرایط جنگی».

ادامه نوشته