چرخه معیوب ریالی سازی نفت

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۱۵ اسفند ۱۳۹۱

«ریالی سازی» درآمدهای نفتی‌، روشی برای مصرف درآمدهای حاصل از صادرات نفت است که سالهاست در اقتصاد ایران رواج دارد. در این روش، دولت برای تامین مصارف ریالی خود، ارز حاصل از صادرات نفت را در اختیار بانک مرکزی قرار می دهد و معادل ریالی آن را با نرخ ارز مصوب دریافت می کند و آن را صرف مخارج خود می كند. در این شرایط، پایه‌ پولی در اقتصاد افزایش یافته و بانک مرکزی برای کنترل تورم حاصل از این فرآیند، به فروش بخشی از ذخایر ارزی خود در بازار اقدام می‌کند. این ارز توسط واردکنندگان خریداری شده و عموما صرف وارد کردن کالاهای مصرفی به اقتصاد ملی می‌شود.

ادامه نوشته

بانک مرکزی و اهداف بلندمدت اقتصادی

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰

کسانی که اخبار اقتصادی کشور را دنبال می‌کنند، می‌دانند که اولویت اول اقتصادی دولت در سال نود،‌ ایجاد تحرک اقتصادی و خارج کردن اقتصاد ایران از رکود است.

بانک مرکزی در شرایط رکودی می‌تواند با افزایش حجم پول و کاهش نرخ بهره، اقتصاد را به تحرک در آورد. از یک سو، با افزایش حجم پول در بازار،‌ تقاضا برای کالاهای مصرفی افزایش پیدا می‌کند و با به کارگیری ظرفیت‌های خالی بخش تولید، تولید ملی در کوتاه‌مدت افزایش می‌یابد و از سوی دیگر، با کاهش نرخ بهره، دریافت وام و سرمایه‌گذاری برای تعداد بیشتری از سرمایه‌گذاران توجیه‌پذیر می‌شود و با افزایش تقاضا برای سرمایه‌گذاری، تولید ملی افزایش پیدا می‌کند. این استدلال، ساده‌ترین توضیحی ا‌ست که برای اتخاذ سیاست‌ انبساطی و کاهش نرخ بهره در شرایط رکودی وجود دارد. در این راستا، هدف‌گذاری اقتصادی دولت برای سال ۹۰، در سیاست‌های بانک‌ مرکزی نیزبازتاب یافته است.

یک روی سکه این سیاست‌، انبساط پولی است. در این راستا، در لایحه افزایش سرمایه بانک‌ها که در حال حاضر مراحل تصویب خود را در مجلس طی می‌کند، پیش‌بینی شده است که سرمایه بانک‌های دولتی به میزان ۲۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کند که ۱۰ هزار میلیارد تومان از این مبلغ، از محل مازاد درآمدهای نفتی تامین خواهد شد.

ادامه نوشته

بررسی استقلال بانک مرکزی در چند کشور توسعه یافته

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۱ اسفند ۱۳۸۹

بانک مرکزی، یکی از مهم‌ترین نهادهای اقتصادی در هر کشور است. کنترل حجم پول، تعیین نرخ بهره،‌‌ تدوین مقررات بازار مالی و اعتباری و نظارت بر آن، قدرت ویژه‌ای را در این نهاد متمرکز کرده است.
به همین دلیل، از زمانی که سیستم بانک مرکزی در نظام اقتصادی کشورها رایج شد، شاهد سوء‌استفاده دولت‌ها از این قدرت بوده‌ایم. به ویژه، در نظام‌های دموکراتیک، حزب حاکم سعی می‌کند از این قدرت برای پیشی گرفتن از احزاب رقیب در انتخابات و حفظ قدرت استفاده نماید. اقداماتی نظیر چاپ پول برای تامین کسری بودجه و انجام هزینه‌های رای‌ساز، کاهش مصنوعی نرخ بهره برای جلب نظر افکار عمومی و وارد آوردن شوک‌های پولی برای تحریک اقتصاد و ایجاد رونق کاذب، پیش از برگزاری انتخابات، نمونه‌هایی از سوء‌استفاده دولت‌ها از قدرت بانک مرکزی برای تامین منافع کوتاه‌مدت خود است. 

تاریخ قرن بیستم، شاهد بحران‌ها و خسارت‌های بزرگی از ناحیه سوء‌استفاده دولت‌ها از قدرت بانک‌های مرکزی بوده است. پدیده تورم و حاکمیت‌ سیاست‌های اقتصادی پوپولیستی و مردم‌فریبانه، نمونه‌هایی از این مشکلات است. به همین دلیل، در اواخر قرن بیستم، به منظور رها ساختن بانک مرکزی از فشارهای سیاسی کوتاه‌مدت و محور قرارگرفتن منافع اقتصادی بلندمدت کشورها در تصمیم‌گیری‌های این نهاد، موضوع استقلال بانک مرکزی از دولت مطرح گردید. در نتیجه انجام این اصلاحات، امروزه، اقتصاد بین‌المللی از بسیاری از مشکلات ناشی از عدم استقلال بانک‌های مرکزی، از جمله، پدیده تورم، رهایی یافته است. در ادامه، به مرور تجربه چند کشور در این زمینه می‌پردازیم.

ادامه نوشته