دولت در آزمون گشایش ارزی

این مطلب را پیش از فراخوان استاد ارجمندم، دکتر مسعود نیلی نوشتم. پس از این فراخوان و انتشار دیدگاه‌های مختلف در خصوص سیاست‌های ارزی، انتشار این مطلب را به فال نیک می‌گیرم. 


سرمقاله دنیای اقتصاد - ۲۳ مهر ۱۳۹۲

حرکت کشور در مسیر تنش‌زدایی از روابط بین‌المللی، چشم‌انداز کاهش تحریم‌ها و ایجاد گشایش در مراودات اقتصادی را در آینده‌ای نزیک، فراروی اقتصاد ملّی قرار داده است. به ویژه، انتظار می‌رود که به تدریج،‌ شاهد افزایش فروش نفت و بازگشت درآمدهای نفتی به سطح پیشین باشیم. از آن‌جایی که همواره،‌ انتظارات مثبت یا منفی نسبت به آینده، زودتر از وقوع تحولات واقعی اقتصاد، بر برخی از متغیر‌های اقتصادی می‌گذارند؛ در یکی دو ماه اخیر، از یک سو شاهد رونق بازار سرمایه هستیم و از سوی دیگر، بازار ارز نیز با توجه به چشم‌انداز رشد درآمدهای ارزی، به کاهش نرخ‌ها تمایل نشان‌ می‌دهد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اگر اظهارات رئیس کلّ محترم بانک مرکزی در خصوص عدم تمایل دولت به کاهش نرخ ارز منتشر نمی‌شد، اکنون شاهد شکسته شدن نرخ‌ها در بازار ارز می‌بودیم.


ادامه نوشته

بررسی استقلال بانک مرکزی در چند کشور توسعه یافته

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۱ اسفند ۱۳۸۹

بانک مرکزی، یکی از مهم‌ترین نهادهای اقتصادی در هر کشور است. کنترل حجم پول، تعیین نرخ بهره،‌‌ تدوین مقررات بازار مالی و اعتباری و نظارت بر آن، قدرت ویژه‌ای را در این نهاد متمرکز کرده است.
به همین دلیل، از زمانی که سیستم بانک مرکزی در نظام اقتصادی کشورها رایج شد، شاهد سوء‌استفاده دولت‌ها از این قدرت بوده‌ایم. به ویژه، در نظام‌های دموکراتیک، حزب حاکم سعی می‌کند از این قدرت برای پیشی گرفتن از احزاب رقیب در انتخابات و حفظ قدرت استفاده نماید. اقداماتی نظیر چاپ پول برای تامین کسری بودجه و انجام هزینه‌های رای‌ساز، کاهش مصنوعی نرخ بهره برای جلب نظر افکار عمومی و وارد آوردن شوک‌های پولی برای تحریک اقتصاد و ایجاد رونق کاذب، پیش از برگزاری انتخابات، نمونه‌هایی از سوء‌استفاده دولت‌ها از قدرت بانک مرکزی برای تامین منافع کوتاه‌مدت خود است. 

تاریخ قرن بیستم، شاهد بحران‌ها و خسارت‌های بزرگی از ناحیه سوء‌استفاده دولت‌ها از قدرت بانک‌های مرکزی بوده است. پدیده تورم و حاکمیت‌ سیاست‌های اقتصادی پوپولیستی و مردم‌فریبانه، نمونه‌هایی از این مشکلات است. به همین دلیل، در اواخر قرن بیستم، به منظور رها ساختن بانک مرکزی از فشارهای سیاسی کوتاه‌مدت و محور قرارگرفتن منافع اقتصادی بلندمدت کشورها در تصمیم‌گیری‌های این نهاد، موضوع استقلال بانک مرکزی از دولت مطرح گردید. در نتیجه انجام این اصلاحات، امروزه، اقتصاد بین‌المللی از بسیاری از مشکلات ناشی از عدم استقلال بانک‌های مرکزی، از جمله، پدیده تورم، رهایی یافته است. در ادامه، به مرور تجربه چند کشور در این زمینه می‌پردازیم.

ادامه نوشته

برای حلّ مشکل تورم، علاوه بر استقلال بانک مرکزی، استقلال درآمدهای نفتی از دولت نیز ضروری است.

اولین تجربه‌ی مصاحبه‌ی رسانه‌ای من، امروز در روزنامه‌ی تهران امروز به چاپ رسید. بسیار جالب و ارزشمند. ممنونم از حجت قندی عزیز.

کنترل سیاست‌های بانک مرکزی و درآمدهای نفتی، باید در اختیار یک روند سیاسی باثبات باشد؛ نه  دولت‌ها و مجالس چهارساله اگر بتوانیم جلوی اشتهای دولت‌ها برای خرج درآمدهای نفتی را بگیریم، بخش بزرگی از مشکلات اقتصاد ما با نفت حل می‌شود.
برای کاهش پایدار تورم و رسیدن به ثبات اقتصادی، باید دست‌رسی دولت به درآمدهای نفتی محدود شود.

طرح موضوع استقلال بانک مرکزی در خلال بررسی برنامه‌ی پنجم توسعه در مجلس شورای اسلامی، واکنش‌های متفاوتی را در محافل کارشناسی و سیاسی کشور در پی داشته است. نمایندگان مجلس، استقلال مدیریت‌ بانک مرکزی‌ از فشارهای دولتی و انگیزه‌های کوتاه‌مدّتِ سیاسی را به عنوان راه‌کار حل بیماری کهنه‌ی تورم مزمن در اقتصادی ایران می‌دانند.

 راه‌کاری که تحت عنوان جداسازی سیاست‌های پولی از سیاست‌های مالی، سال‌هاست در محافل علمی اقتصاد مورد تأکید قرار گرفته است و اکثر کشورهای دنیا، با به کار گرفتن آن، موفق به مهار تورم و ایجاد ثبات در محیط اقتصادی خود شده‌اند. نظر به اهمیت موضوع، سعی داریم در این گفت‌وگو به بررسی ابعداد مختلف این موضوع بپردازیم.

ادامه نوشته