بانک مرکزی با کسری بودجه چه خواهد کرد؟

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۳ دی ۱۳۹۱

مقدمه اول: اقتصاد دنیا، با رصد بحران‌هایی که در نیمه دوم قرن بیستم تجربه کرد، دریافت که پدیده تورم برای رشد اقتصاد و کارآیی آن سمی مهلک است.

همچنین، عموم دولتمردان و سیاست‌گذاران اقتصادی در دنیا، پذیرفتند که تورم، ناشی از رشد نامتناسب نقدینگی در اقتصاد است و رشد نقدینگی نیز، خود معلول «کسری بودجه» دولت‌ها است؛ زیرا دولت‌ها، با سوء استفاده از تسلط خود بر بانک مرکزی، کسری بودجه خود را با اعمال فشار بر این نهاد برای «خلق‌پول» جبران می‌کردند. به تدریج، با رشد آگاهی سیاست‌مداران از ساز و کارهای اقتصادی و بلوغ سیاسی در کشورهای مختلف، «استقلال بانک مرکزی»، در نظام اداری کشورهای جهان به یک «استاندارد» تبدیل شد و در نتیجه، پدیده تورم نیز سایه شوم خود را از عموم کشورهای دنیا برچید.

ادامه نوشته

آیا هدفمندی یارانه‌ها شکست خورده است؟

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۱۴ آذر ۱۳۹۱

با توقف اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها، این سوال مطرح می‌شود که آیا این طرح را باید شکست خورده قلمداد کرد؟

برای پاسخ به این سوال باید اهداف مورد نظر سیاست‌گذاران از اجرای این طرح را برشمریم و میزان تحقق هر یک از آنها تاکنون و روند تحقق این اهداف در آینده را بررسی کنیم. باید توجه داشت که اقتصاد و جامعه دارای حرکت و پویایی هستند و از سیاست‌های اقتصادی انتظار می‌رود که اثر خود را به صورت مستمر و بلندمدت بر اقتصاد بگذارند، نه مقطعی و کوتاه‌مدت.
یکی از مهم‌ترین اهدافی که سیاست‌گذاران از اجرای هدفمندی یارانه‌ها در ذهن می‌پروراندند، مدیریت و بهینه‌سازی مصرف انرژی در کشور و کاهش وابستگی به واردات حامل‌های انرژی، به ویژه بنزین، بوده است. با اجرای سهمیه‌بندی بنزین و افزایش قیمت انواع حامل‌های انرژی، این هدف تا حدودی محقق شد و روند فزاینده‌ رشد مصرف حامل‌های انرژی در کشور متوقف شد.

ادامه نوشته

تورم تک‌رقمی، از آرزو تا واقعیت

روزنامه دنیای اقتصاد ، ۱۶ شهریور ۱۳۹۱

بر اساس گزارش سال ۲۰۱۲ صندوق بین‌المللی پول، ایران با نرخ تورم 3/21 درصد در سال ۲۰۱۱، در کنار برخی کشورهای دیگر همانند بلاروس (2/53)، ونزوئلا (1/26) و ویتنام (7/18) رتبه‌های بالای تورم را به‌خود اختصاص داده‌اند.
موضوع تورم، از درد‌های مزمن اقتصاد ایران در نیم قرن اخیر بوده است. طی این مدت، با وجود اینکه در برهه‌های کوتاهی به تورم تک رقمی نزدیک شدیم، ‌اما هیچ‌گاه نتوانسته‌ایم این مشکل را به طور ریشه‌ای درمان کنیم.
هر از چند گاهی، خالی از لطف نیست که عوارض تورم روی اقتصاد ملی را مرور کنیم و ریشه‌های اصلی این پدیده در سطح اقتصاد کلان و عوامل ماندگاری آن در سطح اقتصاد سیاسی را بر شمریم. به امید اینکه این یادآوری‌ها بتواند اثری هرچند کوچک، به همراه داشته باشد.

ادامه نوشته

آنچه دیگران در باب نرخ ارز می‌گویند

روزنامه دنیای اقتصاد، ۲۸ مهر ۱۳۸۹

 روزنامه‌ی دنیای اقتصاد در تاریخ ۶ مهرماه، مطلبی تحت عنوان «نرخ ارز» در ستون «نگاه از زاویه‌ای متفاوت» به چاپ رساند. در این نوشته، نویسنده‌ی محترم، هدف خود را ارائه‌ی «تحلیلی متفاوت از آن‌چه در اغلب نشریات کشور» در مورد «مسأله‌ی چالش‌آفرین» نرخ ارز بیان می‌شود، دانسته است. با مطالعه‌ی این مطلب، احساس کردم که به عنوان یک دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی اقتصاد، موظّف به نقد محتویات آن هستم. گمان می‌کنم جامعه‌ی کارشناسان اقتصادی کشور باید حسّاسیت بیشتری نسبت به مطالبی که تحت عنوان تحلیل کارشناسی منتشر می‌شوند داشته باشد. به بیان دیگر، حرمت امام‌زاده را باید متولّی نگه دارد!
نقد من، بر دو پایه‌ی «صحّت بیان» و «علم اقتصاد» استوار خواهد بود و فرازهایی که درباره‌ی آنها اظهار نظر می‌کنم را عیناً از متن اصلی منتقل خواهم کرد.

ادامه نوشته